کیارش و کیاناکیارش و کیانا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره

دوقلوهای من کیارش و کیانا

Ghuovvuyvyuv

ختنه کیارش

  ٢٣ اسفند ١٣٨٩ بدترین بدترین روز زندگی من   اون روز من و بابایی و دایی مهدی جون همراه شما برای حساسیت پوستیتون رفتیم پیش دکترتون و در مسیر برگشت به خونه بابا رضا گفت ببینم دکتر ارولوژ هست یا نه؟  راستش من خیلی عصبانی شده بودم و می گفتم نهههههه پسر من گشمشه ،کسی به حرف من مادر توجهی نکردو شانس من و کیارشی که دکتر هم بود  وحدودای ساعت 6 بود که بردنت اتاق عمل که به روش حلقه ختنت کنن .  نامردا نذاشتن کسی بیاد تو اتاق عمل .من هم بیرون فقط صدای گریه هات رو می شنیدم و از ته دل گریه می کردم. بعد از اینکه از اتاق عمل آوردنت بیرون دیگه گریه نمی کردی ولی وقتی منو دیدی بغض کردی و افتادی به...
1 فروردين 1390

افتادن بند ناف و اولین حمام

هفته اول تولد: این روزا کیانا خیلی ناآرومی می کنه و همه می گن خیلی بلاست ولی کیارش بیشتر خوابه ، هر دوتون موقع خواب دستاتون رو می گیریذ بالا و می خوابید و با کوچکترین صدایی از خواب می پرید و دستاتون رو باز می کنید و می ترسید. اوایل من و بابایی هم از ترس شما می ترسیدیم ولی بعدا شنیدیم که این ترس به دلیل کامل شدن سیستم عصبیتونه. افتادن بند ناف: واییییی چقدر شستن شما فسقلیها سخته البته من که هنوز حالم خوب نشده که بتونم وروجکهام رو بشورم ولی می دونم که نباید آب به بند نافتون بخوره و گیره بند ناف باید بیرون از پمپرزتون بسته بشه . چقدر با دیدن بند نافتون ناراحت می شم ، آخه یه ذره التهاب داره و می ترسم که درد داش...
1 فروردين 1390
1