کیارش و کیاناکیارش و کیانا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره

دوقلوهای من کیارش و کیانا

Ghuovvuyvyuv

آخرین ماه بهار و پنج سال و چهار ماهگی کیارش و کیانا

1395/3/24 11:23
نویسنده : الهام
3,692 بازدید
اشتراک گذاری

کیارش و کیانای عزیزم ماهگردتون مبارک باشه و امیدوارم تنتون سلامت و لبتون خندون باشه . دوست دارم این پست اختصاص بدم به شیرین زبونی کردنتون و بخصوص حرفای گنده گنده ای ک مرد کوچولو میزنه و همه رو بهت زده میکنه.

  • کیارش تو جمله سازی زبان نوشته "I have three uncles" بهش میگم عزیزم دو تا دایی داری چرا نوشتی سه تا دایی داری  با اخم میگه پس دایی خان دایی چی؟ (الهی مامان قربون دل مهربونت بره که اینهمه خان دایی رو دوست داری)
  • پارک بودیم و اطرافمون شلوغ بود و کیارش میخواست شلوارشو عوض کنه رو به جمع میگه با عرض پوزش چشماتونو ببندید میخوام شلوارمو عوض کنمتعجب
  • کیارش میگه مامان میری سرکار به گریه های من توجه نکن رو کارت تمرکز کنتشویق
  • من و مامان جون و کیانا رفتیم خرید و قبل از اون باباجون ب کیانا پول تو جیبی داده بود . اول راه کیانا از یه کفش خوشش اومد و مامان جون براش خرید بعدم با پولی که بابا جون بهش داده بود کلی ساندویچ و چیپس و ابمیوه خرید در نهایت از ی لباس خوشش اومده بود ک بهش گفتم اینهمه برات خرید کردم و دیگه پول ندارم . کیانا با چشمهایی مثل پلنگ بهم گفت کفش که مامان جون برام خرید ، خوراکیها هم از پول بابا جون بود تو که هنوز واسه من پول خرج نکردی که پولات تموم شدهعصبانی
  • به کیارش میگم چرا اینقدر ناراحت و بی حوصله ای ؟ میگه کسی که دل درد داره قاطی میکنه
  • یه روز صبح زود با صدای داد و بیداد همسایه ها از خواب بیدار شدیم ، گویا مادر زن یکی از همسایه تو اسانسود گیر کرده بود و یه سری جریانات. چند روزی گذشته بود که یه روز همسایه مذکور تو آسانسور دیدیم کیارش بعد از سلام و احوالپرسی رو به همسایه میگه آقا وقتی مشکلی پیش میاد  با داد و بیداد مشکل حل میشه؟ به نظر من حل نمیشه  هر وقت مادرتون تو آسانسور گیر کرد مودبانه به مدیر ساختمون بگید براتون در باز کنه یا اینکه به اتش نشانی زنگ بزنید کمکتون کنه . منم خنده م گرفته بود و خجالت زده هم بودم که آقای همسایه گفت پسرم ببخشید دیگه تکرار نمیشه.گیج
  • یه روز برق ساختمون رفته بود و یکی از همسایه ها پرسید نمیدونید برق کی میاد ؟ کیارش گفت اگه همسایه ها اجازه بدن مامانم برق میاره ، آخه مامانم مهندس برقه و یه باز پیوز(فیوز)عوض کرده.زیبا
  • کیارش میگه شیوه تربیتی مامان از بابا بیشتر دوست دارم میگم چرا؟ میگه آخه تو بهمون مهلت میدی و تا سه میشماری که اون کار انجام ندیم ولی بابا سریع تا کار بدی میکنیم تو اتاق زندانیمون میکنه.قه قهه
  • به کیانا میگم میدونی جونم به جون بابا جون بنده میگه منم جونم به جون تو بنده . بعدش دستای کوچولوشو رو ب آسمون میگیره و واسه سلامتی بابا جون دعا میکنه و میگه خدا باب جون برام حفظ کنه که تو هم واسه من سالم باشیمحبت
  • کیانا میپرسه تو و بابایی چه فصلی به دنیا اومدین میگم من بهار و بابایی تابستون میگه پس چرا من و داداشو زمستون به دنیا آوردی؟ من نمی خوام دختر یخی باشم!!!
  •  

ی شب شاد شاد -برج میلاد

اینم کیتی کوچولوی من

 

 

 

پسندها (8)

نظرات (14)

مامان بردیا و بهراد
15 تیر 95 15:25
ماشالا به این گلای زیبا.با جازه به دوستانمون اضافه میشید.به ما سر بزنین
فاطمه
3 مرداد 95 14:14
الهی بمیرم کیارش جونیییییی دارم دیوانه میشم
شیوا
23 مرداد 95 20:07
الهام نگو این چیزی که من خوندم درسته..الهام م دارم میمیرم..من چطور باور کنم این حقیقت داره؟ اخه چرا؟ چی شد؟ پسر خوشگل من چی به سرش اومده الهام؟
شیوا
23 مرداد 95 20:08
الهام خودت چطوری؟ بمیرم برات عزیزم بمیرم برای کیانا
زهره مامان دوقلوها
25 مرداد 95 10:12
سلام الهام جان خبر درگذشت کیارش جان مثل پتکی به سرم کوبیده شد. هیچ کلمه ای قادر نیست اوج غم و اندوه رو نشون بده. از خدا فقط برای شما و پدر و کیانای عزیز صبر و آرامش میخوام. صبری به بزرگی غم از دست دادن فرزند
مامانـ پر انتظار(نیلوفر)
4 مهر 95 23:19
خیلی وقت بود وبتون رو میخوندم... چرا خبری نیست در وب سلماز جان خوندم که کیارش جان بر اثر تصاد فاسمانی شده ای خدااااااا نمی دونم چی میگم فقط خدا بهتون صبر بده کاشکی درغ بود ای خدا جونمممم مامان الهام جان خدا بهتون صبر بده الاهی نمی دونم چی میگم فقط.تسلیت میکم بهتون خدا ایشالا کیانا رو سالم نگه داره فثط برای تنن ارزوی صبر از خدا رو دارم...... اجی جونم و کیانا عزیزم ارزو میکنم خدا فقط و فقط بهتون صبر بده... اجی الهام گلم درکت میکنم..... خواهر من نرگش 3 مرداد بود که تک فرزندش اریون جان رو از دست داد.. میدونم جقد سخته که فرتهی کوچیکتون رفته پیش خدا.. به خدا الان که وبتونر و میدیدم و وب سلماز جون رو خوندم به عکسای کیارسش نگاه میکنم و دارمگریه میکنم..... واقعا فوتبالیست کوچیکمون ر فت.. همیشه ارزو میکردم نینی که اوردم دوقلو باش مثل کیارش و کیانا.. خیلی دوستشون داشتم کیارشی عزیز امیدوارم روحت شا و یاد گرامی باشه اجی واقعا متاسفم...... کیارش عزیزم...... وقتی که رفتی همهی ما را در شک و ماتم فرو بردی عزیزم..... به راستی زندگی همه رو با رفتنت پر از تلخی کردی خدا به بزرگی غمتون بهتون صبر بده.... اجی در برابر تقدیر چاره ای نیست جز تسلیم.... برای هزارمین بار از خدا برات صب خواستام هرچند خیلی سخته......
مامان سمیرا
22 مهر 95 1:10
عزیزم خدا بهت صبر بده. هیچی نمی تونم بگم.... دلم اتیش گرفت....
fatemeh
18 آبان 95 12:53
وااای تسلیت میگم از خدا میخوام واقعا بهتون صبر بده البته بیشترین صبر را باید به کیانا بده
عاطفه
28 آبان 95 13:07
الهی بمیرم واسه دلت...باورم نمیشه ! خدا صبرت بده عزیز دلم
زهرایی
10 آذر 95 19:18
خواننده ی خاموش وبلاگت بودم الهی بمیرم تسلیت میگم تنها کسیکه از وبلاگ دوقلوها فعال بود الهام جونم تو بودی مواظب خودت و کیانا باش
maman
6 بهمن 95 1:39
اااي خدااااااااا 😱😱😱😱😱😱😭😭😭😭😭😭 بعد از سه سال اومدم وبلاگ دقلوهامو چك كنم ، گفتم يه سري به شما بزنم ، به قدي از ديده هام حالم بده كه 😭😭😭😭😭😭گريه امونم نميده بنويسم ، چي بگم ؟؟؟؟!!!!! چي ميتونم بگم اخه !!!!!؟؟؟؟؟؟ تو اين لحظه ادم ميخواد فقط لال بمونه !!!!!! الاهي بميرم واسه اون دلت 😭😭😭😭😭😭😭😭😭 الاهي بميرم واسه اون كيارشت واسه اون كياناي نازنين كه الان دنباله داداشش بيتابه 😭😭😭😭😭😭😭😭كاش نميديدم نميخوندم ،،، حالم بده ،به چه اميدي اومدم واست بنويسم كه دوقلوهامون. باهم اشنا كنيم تا هم بازيه هم بشن اييييي خدااااااااا من دلم عاشورايييييييه اين مادر چي ميكشهههههه😭😭😭😭
مریم
12 شهریور 96 21:38
وای چرا کیارش جون فوت شدند خدابهتون صبر بده
فرشته
28 خرداد 97 19:20
سلام عزیزم من خیلی ناراحت شدم خدابهت صبربده عزیزم هردفعه که میخونم دلم خیلی میگیره خیلیییی
ASALI JOOOONASALI JOOOON
4 شهریور 97 12:24
خخخخخخخخ عالین یعنیخنده