کیارش و کیاناکیارش و کیانا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره

دوقلوهای من کیارش و کیانا

Ghuovvuyvyuv

کیارشی هر جا که میری خدا نگهدار اونور دنیا که میری خدا نگهدار

1395/8/18 11:22
نویسنده : الهام
2,768 بازدید
اشتراک گذاری

کیارشی من از نگاهت مست میشدم ، بوی تنت مستم میکرد اما نمیدونستم بوی بهشت میدی . کیارشی مامانو عاشق خودت کردی ، اما بازم کلی عشق تو وجودم بود که برات خرج نکرده بودم ، هنوز پر از عشقم ولی افسوس

اشک میریزم و اشک میریزم ولی با اشک غم دوری تو سبک نمیشه پسر قشنگم من که روزی هزار بار به خاطر داشتن تو خدا رو شکر کردم چرا اینجوری شد؟چرا خدا صدامو نشنید؟

تو و کیانا که هر روز به خاطر داشتن هم خدا رو شکر میکردید چرا اینجوری شد؟

من که روزی هزار بار میگفتم الهی مامان فدات بشه ، دروغ نگفتم ولی چرا اینجوری شد؟

کیارشی خیلی دوستت دارم و تا دیدار  دوبارمون عاشقت میمونم و برای اونروز لحظه شماری میکنم

اما از خدا بپرس چرا هیچ فرصتی بهم ندادی که با پسرم وداع کنم؟

چرا سهم من از اینهمه عشق بوسه سرد کیارشی تو سردخونه بود؟

ناشکر نیستم ، باز هم خدا رو شکر میکنم که پسرم درد نکشید ،شکر که پنج سال و نیم طعم شیرین عشق پسری مثل کیارش چشیدم ، شکر که معنی زندگی رو حس کردم ، شکر که از کیارش به خدا رسیدم

 

پسندها (12)

نظرات (30)

مامان سمیه
18 آبان 95 11:56
آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ای وای چی شد که اینجوری شد؟ تمام وجودم پر غصه شد من نمیدونم چجوری بهت تسلیت بگم عزیزم الان شوکه ام و بی نهایت ناراحت
مامانـ خانوم
18 آبان 95 22:04
هعی دنیا......خیلی خیلی خیلی متاسفم مامان الی جان.....در وب ما هم یه تسلیت گذاشتیم.امیدوارم بپسندید.میدونم سخت ترین حس زندگی رو تجربه کردی.پس من هم قبل از ادرینا 4 سال داشت که اسمونی شد..... فقط میخوام خدا بهت صبر بده...
به اندازهی بزرگی غمش..کیانا چطوره؟گریه نمیکنه؟و ایا درک میکنه؟

می دونم بای کیانای ناز سهت تر ا ز هرکس دیگه است..خدا بیامرزدش و به شما صبر عطا کنه.هر شب که یاد پسرم میافتم کیارش هم به یادم میاد و میگم یعن یالان چقدر سختی میکند.....
الهام
پاسخ
ممنون عزیزم از ابراز همدردیت
مامانـ خانوم
18 آبان 95 22:10
با خودن متن زیر اشک تو چشمام جمع شد اجی...... خدا بهت صبر بده..... فقط ازت یه خواهش دارم... اشتباه منو تکرار نکن اجی جلو کیانا نارحت نشو.جلوی کیانا اشک نریز..... اگه کیانا میتونه درک کنه که خیلی خوبه سعیکن دخترت مثل ادرینای من نشه.آدرینا بعد از 2 سال اریانم رو فراموش کرد.انقدر براش سخت بود و ما انقدر بی دقتی کردیم که دخترم افسرده شده بود.... آجی الهام مراقب کیاناباش....
فاطمه
19 آبان 95 13:59
دوست نازنینم، سلام، برای کیارش عزیز خوشحالم که مادری دارد که چنین درک زیبایی نسبت به زندگی بعدی دارد و مطمئناً کیارش قشنگ شما جایگاهی نیکو، پر از زیبایی و آرامش خواهد داشت. شخصاً به این همه صبوری و متانت شما در این فراغ قبطه می خورم .امیدوارم خداوند مهربان همراه همیشگی شما و خانواده محترمتان باشد.
پارسا
20 آبان 95 1:36
الهام جون تو خیلی بزرگی.غم روح آدم رو صیقل میده.غمت اونقدر بزرگ هست،که مثل آینه شدی.دقت کن!حالا میتونی تو آینه وجودت،تکه گمشدت رو ببینی.وجودت دقیقا،معنای اسمت شده.تو الهام شدی به زمینیان.تو فرشته آسمونی تو وجودت پرورش دادی.تو عاشق فرشته آسمونی شدی،تو فرشته رو سپردی دست صاحبش.تو فرشته شدی.تو به حق فرشته ایی.
ازاده
20 آبان 95 17:06
چی شده خدای من کیارش کجا رفته ... من باور نمیکنم
زهره مامان دوقلوها
21 آبان 95 5:12
خدا بهتون صبر بده
فاطی
21 آبان 95 19:59
چی شد الهام جون کیارش ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
مژگان
24 آبان 95 11:23
سلام چی شده؟ تو رو خدا بگو. من عاشق این دو تا بچه هستم. از لحظه بدنیا اومدشون باهاشون بودم
aynaz
24 آبان 95 11:50
خدای مننننننننننننن الهام جان من خواننده همیشگی وبلاگتون هستم توروخدا چی شده؟ شوکه شدم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1 چه اتفاقی افتاده برای کیارش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الهام
24 آبان 95 12:37
الهام عزیزم از اون روزی که این مطلب دردناکت رو خوندم لحظه ای نیست که به فکرت و غم سنگین توی دلت نباشم.میدونم که هیچ جمله ای تسکینت نمیده و هیچ چیزی نمیتونه بار غمت رو کم کنه. منی که کیارش عزیز رو حتی یکبار هماز نزدیک ندیده بودماز این اتفاق فقط اشک میریزم میدونم حالت قابل وصف نیست اما ازت خواهش میکنم فقط به خاط کیانای عزیز مقاوم و صبور باش.
فاطمه
25 آبان 95 18:47
خدابهت صبربده وقدرت که بتونی نبودکیارش روتحمل کنی باورت نمیشه متنت روکه خوندم نمیتونستم جلواشکاموبگیرم بمیرم واست دوست جونیم
عاطفه
7 آذر 95 17:29
چی بگم که فقط کمی آرومت کنه وقتی خودم با فهمیدنش انقدر بیقرار شدم ؟ ..عزیز دلمی به خاطر کیانا صبوری کن ..
زهرا مامان ایلیا جون
8 آذر 95 7:44
نمیتونم هیچ چی بگم الهام جون زبونم بسته است از حکمت خدا از نامردی دنیا نمیدونم چی بگم اما منم چشیدم و میدونم طعم تلخ بوسه سرد و... برات دنیا دنیا ارامش ارزو میکنم قوی باش کیانا رو قوی بزرگ کن مثل خودت
صبا
9 آذر 95 9:27
عزیزم با خوندن این پست خیلی گریه کردم،کیارش زمینی نبود آسمونی بود..😭😭😭من مادر نیستم اما حستو درک میکنم..از خدا میخوام صبری به بزرگی غمت بهت عنایت کنه...خدا گل دختر نازتو واست حفظ کنه..
حدیثه
9 آذر 95 23:38
سلام خانومی واقعا شوکه شدم همیشه به وبلاگتون سرزدم ولی ظری تابه حال نذاشتم خدابهتون صبربده خدا حفظ کنه دخترگلت
parisa .p
12 آذر 95 12:01
واقعا متاسفم خیلی ناراحت شدم نمیدونم چی بگم فقططط خدا صبر بده
آسمان
13 آذر 95 0:58
سلام من خواننده همیشگی وبلاگ شما بودم امشب طبق معمول اومدم نوشته های قشنگ و صورت ماه بچه هاتونو ببینم طپش قلبم نمیذاره بپرسم.خانوم کیارش چی شده ؟؟ تو رو خدا برام بنویسید تمام تنم یخ کرده. خدایا خدای من
نسی
17 آذر 95 3:27
چی شد کیارش جونم
سمیرا
10 دی 95 11:34
همیشه وبلاگتون و دنبال میکردم ... باورم نشد وقتی این خبر و خوندم...هنوزم توی شوکم.... نمیدونم چی بنویسم...بخدا سخته برام....خدا به سما و پدرش و کیانای عزیزم صبر بده...خیلی سخته
بهنوش
13 دی 95 12:34
چه درد ناكه وقتي ناتوان مي ايستي در برابر از دست دادن با ارزش ترين چيز زندگيت.... غم از ذست دادن كيارش كوچولوتو تسليت ميگم بالاخره گاهي بايد با سرنوشت كنار اومد. سخته... ولي ميشه حالا ديگه بهت پيشنهاد ميكنم انرژي تو رو كياناي عزيز بزاري تو ميتوني
زهرا
11 بهمن 95 23:42
ینی چی 😣😣؟ چه اتفاقی افتاده ؟چرارارااراااااا
maryam
24 خرداد 96 2:21
چرا پسرتون از دنیا رفتن؟؟؟؟؟؟؟
مهدیه
4 تیر 96 2:09
وای عزیزم تسلیت میگم چه اتفاقی برای کیارش کوچولو افتاد
فرشته
21 شهریور 96 17:01
سلام عزیزم وقتی متن اخرتودرمورد پسرت خوندم خیلی ناراحت شدم بخداقلبم بدرد اومدامیدوارم خدابهت صبربده عزیم
مامان
6 مهر 96 14:32
عزیزم چطوری فوت شده پسرتون
عاطفه
19 مهر 96 21:29
سلام الهام جون بهتون تسلیت میگم . از صبح که این خبر رو خوندم همین طور اشک میریزم . بعد مدتها به وبلاگم سر زدم و یاد کیارش و کیانا افتادم . اصلا باورم نمیشه . خدا بهتون صبر بده . از وقتی حامله بودم و اومدم نی نی وبلاگ همیشه عاشق کیارش و کیانا بودم .درسته بالاخره یه روز کیارش رو میبینی. امیدوارم خداوند به قلبت آرامش بده. کیارش جون همیشه تو قلب ماست
zahra
26 آذر 96 15:25
وااااااای خدای من..... کیارش چی شدههههه؟؟؟؟😢😢😢😢😢😢😢
مامان سهند و سانا
20 مرداد 97 18:09
اتفاقی که برای شما افتاده دقیقا برای من هم افتاده پسر من چهار سالش بود که رفت همه چیز یک لحظه بود و لحظات آخر هم خیلی وحشتناک من هم قبلا برای بچه  هام وب درست کرده بودم ولی بعدش دیگه تحمل نگاه کردن عکس ها و خاطره هاش را نداشتم و حذفش کردم این پستتون حالم را بد کرد یاد پسر خودم افتادم و اون اولاش که رفته بود...
ASALI JOOOONASALI JOOOON
4 شهریور 97 12:27
واییی خدا بهت صبر بده متاسفمخسته