کیارش و کیاناکیارش و کیانا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

دوقلوهای من کیارش و کیانا

Ghuovvuyvyuv

سه سال و پنج ماهگی تکه هایی از وجودم

1393/3/30 11:24
نویسنده : الهام
2,416 بازدید
اشتراک گذاری

مادر بودن موهبت است

و من صاحب این موهبتم

این یعنی خوشبختی

بازی و شادی در خانه کودک:

کیانا و باربی:

کیانا از وقتی کارتن باربی های بالدارو دیده حسابی جوگیر شده و میگه مامان من چرا باربی نیستم؟ بهش گفتم عزیزم تو خوشگلترین عروسک دنیایی با ناراحتی میگه باربی موهاش صافه ولی من موهام فرفریه بیا موهامونو باهم عوض کنیم!(همیشه کلی حرص می خوره که چرا موهاش مثل من صاف نیست)

کلی براش توضیح دادم که بعضی از باربیا موهای فرفری خوشگل دارن ، چاره ای نداشت ولی ظاهرا قبول کرد.یه روز بهم گفت چرا من بال ندارم ، سریع بال فرشته رو که از قبل خریده بودم با خوشحالی بهش دادم و گفتم عزیزم تو هم دوتا بال داری . اینبار گفت چرا نمی تونم پرواز کنم  عینک کیارش بردش تو اتاق  مامان و بابا و رفت روی تخت و شروع کرد به تکون دادن دستاش و سقوط به روی سنگ و گریهغمگین

ظاهرا این قضیه سرِ دراز داره چون چند روز پیش به محض دیدن تبلیغ قرصهای لاغری بهم میگه مامان این قرصا رو بخوریم که مثل باربی بشیم، لاغر با پاهای بلندگیج

حرفهای بامزه:

  • کیانا میگه اگه باربی بشم و بال دربیارم ، می تونم پرواز کنم و برم آسمونا پیش بابا حاجیغمگین
  • کیانا میگه مامان چرا استخون داریم؟ میگم که بتونیم راه بریم ، میگه آهان اگه استخون نداشته باشیم له میشیم مثل ژلهتشویق
  • کیانا به باباجون گفته چرا موهای سرت کم شده؟باباجون گفته آخه پیر شدم کیانا هم در جواب گفته پس چرا موهای مامان جون کم نشدهعینک
  • جدیدا کیانا به هرمرد و زنی که سنش بالای شصت باشه میگه آخی چقدر پیر و مهربونهخجالت
  • چند روز پیش کیارش بهم میگه مامان خیلی وقته نرفتی پیش ثریا جون ، موهاتو رنگ کنی برو پیشش خودتو خوشگل کن ما هم میریم خونه مامان جونخندونک
  • کیارش بعد از دیدن عکسای قدیمی بابایی که سبیل داشته میگه بابایی چقدر خارشی بوده چشمک
  • یه روز که طبق معمول کیارش تو بغلم بود و براش شعر میخوندم و کمی شعرم طولانی شد ، یهو کیارش بلند شد و گفت وای مغزم درد گرفتغمگین
  • کیارش  میگه از فیلم هندی بدم میاد آخه همشون سیاهنمتفکر

عشق به روایت تصویر:

ویوا آلمان:

این روزا تب فوتبال همه گیر شده تا جایی که کیارش و کیانا هم فوتبالی شدن و از اونجایی که بابایی طرفدار فوتبال آلمانه اونا هم آلمانی شدن و بعد از قهرمانی آلمان با ذوق و شوق فراوون می گفتن ویوا آلمان ویوا آلمان

پسندها (8)

نظرات (5)

فاطمه امین
8 تیر 93 16:27
سلام عزیزم خداحفظشون کنه خیلی نازن میبوسمتووووون خیلی دلم واستون تنگ شده
الهام
پاسخ
مرسی فاطمه جون یه قرار بذاریم که بیاین خونمون یا بیرون همو ببینیم
فاطمه امین
10 تیر 93 14:35
حتماالهام جان هرطورشده میام خونتون یاباهم میریم بیرون فقط بدشانسی خوردیم به ماه رمضون عزیزم به همسرم گفتم که یه وقتی روواسه دیدن هم بذاره کوچولوهاتوببوس
الهام
پاسخ
مرسی عزیزم خوشحال میشم
مامان انیس
14 تیر 93 9:56
سلام عزیزم خدا تکه های وجودت رو حفظ کنه ماشالا به جونشون خدا رو شکر به خاطر موهبت مادری خیلی ناز شدن ماشالا تارا هم عاشق کارتون باربی هاست و البته پرواز کردن و پریدن از روی هر چی که فکرشو می کنی ببوسشون به جای من راستی پست جدیدت عالیه نشد نظر بزارم ولی کلمه کلمه اش رو باید با طلا نوشت
الهام
پاسخ
مرسی انیس جون
سحر
14 تیر 93 10:22
اییی جوونم چقدر خوووش تیپین شما دو تا جیییگرااااای خوووردنیییی اخه عرووسک خانوم تو با این موهای نازنازی و قد و بالای رعنا خودت باید مدل بشی که از روت عروسک بسازن ...خودت یه پا باربی هستی خووشگلم سحر جون به کیانا گفتم مامان روشا میگه خودت باربی هستی میگه دوسش دارم بگو بیاد خونمون
◕خاله عاطی◕
26 تیر 93 23:56
آخی چ کوچولوهای نازی ماشالله ب منم سر بزنید منتظرتونم حتما بیایید
الهام
پاسخ
مرسی