کیارش و کیاناکیارش و کیانا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

دوقلوهای من کیارش و کیانا

Ghuovvuyvyuv

سه سال و ده ماهگی غنچه های باغ زندگیم

1393/9/1 18:33
نویسنده : الهام
3,024 بازدید
اشتراک گذاری

مرغ عشقای من عشقتون همیشگی

 

مریضی کیانا و کیارش:

چند روزی بود که فرشته های زمینی من ، خصوصا کیانا خیلی مریض بودن . تب کیانا لحظه ای قطع نمیشد و همین کیانا رو خیلی عصبی و ناراحت کرده بود . من و بابایی همه تلاشمونو واسه سلامتی وروجکا کردیم و خدا رو شکر امروز حال عمومی جفتشون خوبه و من خدای بزرگ واسه سلامتی شما شکر میکنم

علاقه کیانا به شعر:

کیانا جونم خیلی خوشگل این شعرو می خونه جوری که دلم واسه صدای ناز و دخترونه ش ضعف میرهمتنظر

یه دختر دارم شاه نداره
صورتی داره ماه نداره
از خوشگلی تا نداره
به کس کسونش نمیدم
به همه کسونش نمیدم
به راه دورش نمیدم
به حرف زورش نمیدم
به کسی میدم که کس باشه پیرهن تنش اطلس باشه

شاه بیاد با لشکرش
شاهزاده ها دور و برش
واسه پسر کوچیکترش
آیا بدم؟
آیا ندم؟
آیا بدم آیا ندم؟

آهنگ مورد علاقه کیارش:

مرد کوچولوی من رو ب من و بابایی این شعر زمزمه میکنه و ما غرق عشق و شادی میشیممحبت

ای جونم عمرم نفسم عشقم

تویی همه کسم آی که چه خوشحالم تو رو دارم

 

مذاکرات شیرین من با دوقلوها:

  • به کیارش میگم چرا اینهمه دوستت دارم میگه آخه عمر منی ، منو ب دنیا آوردیمحبت
  • کیارش خیلی از ریش و سبیل بدش میاد و میگه خارشیه مم یه روز بهش گفتم تو هم بزرگ بشی خارشی میشی اونم گفت ریشامو برات میزنمبغل
  • کیارش خیلی تب دار و مریض بود و از شیاف خیلی بدش میاد ، منم مرتب بهش شربت تب بر میدادم و پاشویه ش میکردم ولی متاسفانه تب پایین نمی یومد . ظاهرا خودشم از این وضعیت کلافه شده بود و یهو گفت مامان یه شیاف بذار و راحتم کن (منم قیافه م اینجوری شدتعجب)
  • به کیانا گفته بودم هر کی حرف بد بزنه خدا سیاهش میکنه ، هر وقت حرفی از دهنش میپره بالافاصله دستاشو میگیره بالا و میگه خداااااا منو ببخشتشویق
  • لوله های زیر سینک ظرفشویی رو باز کرده بودم و مشغول تمیز کاری بودم که کیارش بهم گفت مامان چه خانوم مهندس خوبیه متفکر . در آخر شیر اب باز کردم که ببینم آب از پایین چکه نکنه که کیارش گفت مامان چکه نمیکنه کارتو درست انجام دادی(من از اینهمه هوش و ذکاوت مردِ کوچولو متعجب شدم)
  • دارم دستشویی رو می شورم که کیارش با تعجب نگام میکنه و میگه مامان چرا کارگری می کنی؟خنده

حرفهای بامزه:

  • کیارش میگه بالش ستاره دارم شاه نداره به کس کسونش نمی دونم به همه کسونش نمیدم(یه بالش ستاره  داره که خیلی بهش وابسته س)

روزهای خوب پاییزی:

چشمک زدن خانوم طلا

 

کاردستی کیانا و کیارش:

حلزون صورتی کار دست خانوم طلاس  آرام

مرد خونه،خانوم خونه:

از وقتی یادم میاد کیارش در غیاب بابایی مرد خونه بوده و از من و کیانا مراقبت میکردهمتنظر یه روز که می خواستم بیرون برم به کیانا گفتم الان تو خانوم خونه ای . اونم با اون صدای ظریف و ناز دخترونه ش گفت چه جوری ؟ یعنی چیکار کنم؟ منم گفتم میشه مدیر خونه و نمی ذاری بابا و کیارشی خونه رو ریخت و پاش کنن و هر کاری باید با اجازه تو باشه. من اینجوری بودمخندونک کیانا اینجوریمتفکر بابایی هم اینجوریشاکیکیارش هم بی تفاوت

ژوراسیک پارک تهران:

اواخر یه روز خوب پاییزی به همراه کیارش و کیانای عزیزم پارک ژوراسیک بودیم . پارکی از انواع دایناسورهایی با سر و گردن و دهان متحرک . کیارش و کیانا از نزدیک شدن به دایناسورها واهمه داشتن و کلی از دیدنشون ذوق زده شدن

کیانای هراسان از صدای دایناسور

کیارش و کیانا بهمراه پارسا محو تماشای بیرون اومدن جوجه دایناسور از تخم و متعجب از اینکه چرا دوباره میره توی تخممتفکر

پسندها (14)

نظرات (15)

مامان 3جوجه طلایی
4 آذر 93 12:28
چه لحظات ناب و زیبایی با بچه هامون داریم . ان شاءالله عروسی و دامادیشون
الهام
پاسخ
ایشاله
شازی و مرتضی
4 آذر 93 19:50
انشاا... هیچوقت مریضیتون رو نبینم. همیشه سالم باشید وسرحال.
الهام
پاسخ
ممنونم شما هم سالم و شاد باشید
mamane amirali
5 آذر 93 23:01
چه قدر کوچولوهات نازن هزار ماشالله خدا حفظشون کنه
الهام
پاسخ
ممنونم
الهام
7 آذر 93 11:44
انشالا فرشته هاتون همیشه تنشون سالم و دلشون شاد شاد باشه
الهام
پاسخ
ممنون الهام جان
فاطمه
7 آذر 93 16:21
ماشا الله روز به روز شیرین تر میشن ... به دوقلوهای منم سر بزنین خوشحال میشم ...
الهام
پاسخ
خاطره مامی بردیا
15 آذر 93 19:03
سه سال و ده ماهگی مبارک. عاشقتونم خوش تیپای من
الهام
پاسخ
ممنونم خاطره جون
✗ دختربهاری✗
16 آذر 93 21:07
قربون جفتتون برم من!
مامان مبینا
16 آذر 93 23:29
چه نازن والبته این وروجکا چقدر شبیه هم هستن ایشالله خدا برات نگه دارشون باشه عزیزم
مامان انیس
17 آذر 93 14:52
عزیز دلمن این وروجکای بانمک
مامان طاها و رها جون
20 آذر 93 12:01
چه دو قلو های با مزه ای خدا ببخشه.خوشحال میشم باهام دوست شی
کوثر
9 دی 93 15:36
سلام اسم من کوثر هست خواهر وبرادر ندارم ولی وقتی چهره کودک شما را میبینم حس میکنم ابجی وبرادر منه راستی اگه دوست داشتید بیایید تبادل لینک کنیم خوشحال میشم
الهام
پاسخ
ممنون از لطفت ساجده جان
مامان امیرعلی
9 دی 93 16:33
مامانی از کوچولوهای نازت عکسم بذار دلمون تنگ شده واسشون
الهام
پاسخ
ب روی چشم
سحر
10 دی 93 23:02
ایییی جووونم چقدر دلم برای دیدن عکساتون تنگ شده بود فرشته نازنازیاااا الهام جوون وقتی حرفای قشنگ این قندعسلا رو میخونم همش تصور میکنم یه روز روشا هم از این حرفا بهم بزنه وااااییییی که چه ذوووقی داره فکر کنم فکر کنم تو اسمونا سیر کنم چقده شما هنرمندین اخههههه خوشگلای من چه خونه ای میشه خونه ای که مردش کیارش و خانوم خونش کیانا جووونم باشه
الهام
پاسخ
مرسی سحر جونم چقدر با حرفای قشنگت انرژی میدی روشا خوشگله رو ببوس
سحر
10 دی 93 23:03
ایشالا که همیشه سلامت باشن و هیچوقت مریضی و ناراحتیشونو نبینی الهام جووون امییییییییییییییییییییییییییییییییین
فاطمه & فائزه
30 بهمن 93 15:39
سلام ناااااازی خدا حفظشون کنه به وب داداشی ما امین جون سر بزنید خوشحال میشیم نظر فراموش نشه اگه با تبادل لینک موافقین خبرم کنید بووووس
الهام
پاسخ
سلام ممنونم از لطفتون