باز هم شکر...
یه روزهایی تو زندگیمون هست ، که هیچ اتفاق خاصی نمی افته
ما به این روزا میگیم تکراری ، خسته کننده!
ولی حواسمون نیست که می تونست اتفاقات بدی نو این روزا بیفته که روزی صد بار دعا کنی کاش همون روزا باز هم تکرار بشن
خدایااااااا
به خاطر همه ی روزهای تکراری اما بی مصیبت ات هزاران بار شکرت
اواخر یه روز پاییزی اتفاقی برام افتاد که فراموش کردنش خیلی سخت و شاید محال باشههنوز چهره مضطرب چشمای گریون و دستای کیارش و کیانا رو که عاجزانه از خدا می خواستن مامانی خوب بشه جلوی چشمامه ولی باعث شد بیشتر از قبل قدر داشته هامو بدونم ، قدر سلامتی ، بچه هام و همه زندگیمو.مثل همیشه خدای بزرگ رو ب خاطر اینکه می تونم دوباره نفس بکشم ، شکر می کنم . شکر میکنم ک می تونم دوباره دستای کوچولوی کیارش و کیانای عزیزم رو بگیرم ، از اینکه می تونم موهای ظلایی دخترکمو شونه کنم. شکر میکنم که هستم و با نبودنم دل کسایی رو که دوستم دارن رو ناراحت نمی کنم ....