چهار سال و چهار ماهگی
کیارش و کیانای عزیزم ماهگردتون مبارک
خرداد نود و چهار - سفر به شمال:
اوایل خرداد راهی شمال شدیم و کلی بهمون خوش گذشت و کلی از طبیعت زیبا ، جنگلهای بکر و رودخونه های خروشان لذت بردیم.
- ساحل رودسر - گل بازی و اب تنی:
هر کاری کردیم نتونستیم کیانا رو ازآب تنی معاف کنیم .به محض کسب فرصت ،سمت دریا میدویید اونم بی پروا
- جاده 2000:
شادی و هیجان همراه با دایی علی و بابایی
- جواهر ده:
جواهر ده خیلی بهمون خوش گذشت .هوا بارونی بود، ماهی کباب خوردیم و کلی از طبیعت اونجا لذت بردیم، نون دهاتی خریدیم و ماست گوسفندی
- تله کابین رامسر:
تله کابین خیلی پر هیجان بود و شاید کمی ترسناک ، با اینکه قبلا تله کابین نمک آبرود رفته بودم ولی کاملا با اون متفاوت بود .
- شهربازی رامسر:
شهربازی هم خیلی خوب بود خصوصا ماشین برقی که من و بابایی هم فسقلیا رو همراهی کردیم
اواسط خرداد - سفر به دماوند:
- چشمه:
یه روز عالی در کنار خان دایی و آب بازی وروجکا با مهراسا و عسل جون
- سد لار و دشت شقایق:
حرفهای بامزه:
- کیانا میگه پولای عیدیم کو؟ میگم برات طلا خریدم میگه بقیه ش کو ؟ میگم همشو طلا خریدم . با ناراحنی میگه ای خدا کاش شرکت داشتم پولم زیاد بود اصلا کاشکی بانک داشتم ، پولم زیادتر بود. من و بابایی هم این شکلی شده بودیم.
- ی شب کیارش زود خوابید ومتوجه شد من و بابایی بیداریم اون وقت میگه برید بخوابید وگرنه صبح نمی تونید از خواب بیدار بشینا
پایان ترم زبان:
اینجا کیانا مشغول نوشتن هوم ورک با تلاش و جدیت زیاد
کیارش و کیانای عزیزم ترم یک زبان(pre phonics) با موفقیت پاس کردن و اکسلنت شدن. اینا هم عکس جوایزیه که پست من براشون آورده