کیارش و کیاناکیارش و کیانا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره

دوقلوهای من کیارش و کیانا

Ghuovvuyvyuv

9 ماهگی کیارش و کیانا و دندون در آوردن+اولین سفر هوایی

1390/9/1 12:43
نویسنده : الهام
4,754 بازدید
اشتراک گذاری

یه کمی از سفرمون براتون بگم :شب قبل از سفر دایی مهدی و دایی علی شب رو خونه ما موندن تا فردا صبح زود مارو تا فرودگاه همراهی کنن . من و بابایی کلی استرس داشتیم که تو پرواز به بندر بی تابی نکنین ولی خوشبختانه کیانا که کل پرواز تو بغل بابایی خواب بود . کیارش هم تو بغل من بازی می کرد و بلند بلند میگفت دَدَددد . مسافرت خیلی خوبی بود و شما هم اولین بار شهر بابا رو دیدین و حسابی پیش مامان بزرگ و بابا حاجی و عمه ها و عموها بهتون خوش گذشت و البته یه اتفاق خیلی خوب هم افتاد:

+

اول آبان بود که کیارش از صبح خیلی بی تابی می کرد و گوشی من دستش بود و صدای دایی مهدی رو می شنید که یهو دیدم گوشی من پر از آبه و ممکنه خراب بشه رفتم خشکش کنم و کیارش رو سپردم به بابایی وقتی برگشتم دیدم دندونهای پیش قند عسل در اومده مبارکههههههههههههه

البته دندونهای خانوم طلا هم درست فردای اون روز بدون گریه و ناراحتی دراومد مبارکههههههههههههههه

 

قند عسل مامان اینجا زیاد حالش خوب نیست و سرما خورده و چند روز بعد هم حالش خیلی بدتر شد .به خاطر دارو اشتباه و دوز بالایی که  داروخانه داده بود كيارشم داشت از دستم مي رفت.

 

حسابي قاطي كرده بودم ولي خدا رو شكر كه كيارش سلامتيش رو بعد از دو هفته بدست آورد.حسابي هم شيطون شدن و دست به مبل راه مي رن و بابا ، دَدَد ، ماما از دهنشون نميوفته البته كيارش مامانش رو بوس هم مي كنه

این هم یه عکس از کیانا  باعزیز مریم

مادر بزرگ چند روزیه که با کیانا رقص تمرین می کنه و اینجا هم کیانا واسه بابابزرگش داره نای نای می کنه
 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان الهام
10 آذر 90 13:45
سلام مامان الهام ني ني هاتون خيلي نازن خدا حفظشون كنه با مهر پدر و مادر بزرگ بشن انشالله به وب زندگي منم سر بزني خوشحال ميشم خيلي جالبه منم مامان الهامم اسم داداشه منم مهدي هست كه پسرم علاقه وافر به اين داييش داره
خاطره مامان بردیا
26 آذر 90 20:54
مرواریدهاتون مبارک باشه کوشولوهای خوشگل
مامان الینا
5 اسفند 90 0:14
ای جوووووووووووووووووووووووونم
من دوست دارم شمارو لینک کنم


مرسی