کیارش و کیاناکیارش و کیانا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

دوقلوهای من کیارش و کیانا

Ghuovvuyvyuv

35 ماهگی کیارش و کیانا

1392/11/2 18:50
نویسنده : الهام
3,440 بازدید
اشتراک گذاری

خدای خوب من...

باز هم سپاس....باز هم شکر....وباز هم ....و باز هم...، و باز هم....

شکرت که هستی...

شکرت که هستم و ستاره هام هستن.....

شکرت که همه اینا را به من دادی، شکرت که دنیاااااا را به من دادی

مراقبمون باش مهربانم...

داداشِ آرایشگر:

اِ اِ اِ کیارشی چیکار می کنی؟

مگه چی شده ، من آرایشگرم  دارم کیانا رو عروس میکنم!!!!

پست اختصاص واسه کیانا:

دختر خوشگلم یکی از بزرگترین نعمتیاییه که خدا بهم داده هزار ماشاله دخترِ من ، دنیای خوبی ومهربونیه . هیچ بویی از لجبازی و شیطنتهای دوران بچگی نبرده . منم در مدح  دخترم شعری سرودمچشمک

زیبا زیبا ای گل زیبا   زیبای من    دنیای من ، کیانا خرگوشی

دستاتو می گیرم  تو رو می بوسم با تو می مونم عاشقانه می مونم 

کیانا جونم شعر مامان الی رو حفظ کرده و به شکل دیگه واسه من می خونه

زیبا زیبا مامانِ  زیبا .......قلب

روز برفی:


حرفای بامزه:

  • دختر زیبای بلوند ِ من میگه من موهامو دوست ندارم سیاه و زشته ، می خوام مثل موهای مامان رنگی باشهنیشخند بابا اجازه می دی موهامو رنگ کنم؟؟قیافه بابا اینجوریهابله
  • کیارش میگه ناخونام سیاه شده مثل حسن کچل و گرگ بدجنسخنده
  • کیارش میگه  مامان چقدر این لباس بهت میادقلب
  • کیانا منو مامانِ زیبا صدا می کنهن

 

عاشقانه های خواهر و برادری به روایت تصویر:

استقلال نفسای من:

از وقتی کیارش و کیانا رو از شیر گرفتم ، به خاطر بی تابیهای شبهای اول مجبور شدم پیش خودم بخوابونمشون و همین باعث شد که دست مامان الی رو جایگزین شیشه شیر بکنن و تا لحظه ای که خوابشون ببره یکی می گفت مامان دستتو بده به من و اون یکی می گفت بیا پیشم .خلاصه موقع خواب ماجرایی داشتیم تا اینکه  اواخر دی ماه به لطف خدای بزرگ موقعیتی فراهم شد که تصمیم گرفتم دوباره و اینبار برای همیشه خودم رو لذت در کنارشون بودن محروم کنم ودر عوض بهشون استقلال بدم و کاری کنم که  هر کدوم روی تخت خودشون بخوابن. یه شب به همراه بابایی رفتیم و یه عروسک پلنگ صورتی به سفارش کیانا و یه سنجاب آلوین واسه مرد کوچولو  گرفتیم و قرار بر این شد که وقت خوای بجای دست مامان دست عروسکا رو بگیرن و تو تختشون بخوابن . خوشبختانه این پروژه هم با سیاست و درایت مامان الی و همکاری بابا رضا با موفقیت انجام شد



 

پسندها (2)

نظرات (15)

فاطمه
15 دی 92 16:14
سلام الهام جان دوقلوهات خیلی خوشکلن فقط بقیه عکسات کجان؟کیاناکوشششششششششششششششششش
رها
18 دی 92 13:20
پسر خوشگلمون آبجی کوچولوت کو پس ؟ کلی میبوسمتون خوشگلا
سولماز
19 دی 92 22:39
سلام من مدتهاست که دارم رویدادهای ریز ودرشت گلهای زندگیت می خوانم امیدوارم چشم خدا بهشون باشه من هم سه قلو دارم اگه به سایت ما سر بزنی خوشحال می شیم
الهام
پاسخ
سولماز جون آدرس نذاشتی که!!!
shima
23 دی 92 22:00
یعنی عاشقشونم....
مامان دوقلوها
25 دی 92 0:09
سلام ماشاا... به دوقلو های نازتون باشه خوشحال میشم به وبلاگ منم سر بزنید تا از تجربه هاتون استفاده کنم www.2s.blogsky. com
الهام
پاسخ
عزیزم فکر کنم آدرس وبت اشتباه باشه
گلهای زندگی من
25 دی 92 9:33
از این بهتر چی آرایشگری آقایون خیلی بهتره خوب الههههههههههههههههههههی خدا حفظتون کنه عزیزای دل
ghazal
28 دی 92 19:26
vaaaaaaaaay golbuneshun beram man!!!
سولمازم
28 دی 92 23:48
با کمال شرمندگی
الهام
پاسخ
سولماز جان متاسفانه نمی تونم وبت رو باز کنم
مامان مبینا
29 دی 92 15:55
سلام ماشالله چه نی نی های نازیبا اجازه لینک شدید به ما هم سر بزنید
سحر
3 بهمن 92 9:52
35ماهگی عروسکای نازنازی مباااارک توروخداببین کیارش با چه دقتی داره ارایشگری میکنه میخواد حتی یکسانت هم اشتباه کوتاه نکنه، خب حرفه ایه دیگه جووونم به این دختر مهربون که واسه مامان مهربون شعرقشنگ میخووونه...عششقن این دو تا گل نازنین قبل از اینکه برم اتاق عمل برای سلامتی شما و گلهای نازتون دعا کردم الهام جون ایشالا همیشه سلامت و شاد و شیطون زیرسایه پدر و مادر باشن مرسی سحر جونم که به یادم بودی ایشاله روشا ناز نازی زیر سایه پدر و مادر گلش بزرگ میشه
مامان تارا و باربد
9 بهمن 92 11:55
جیگر این فرشته های ناز و با نمک هزار ماشالا الهام جون بچلونشون
الهام
پاسخ
مینا مامان آرمانی
9 بهمن 92 17:20
مباررررک باشه عزیزم.ایشالله تولد 150سالگیتوووون.دوقلای با نمک. مامانی ایشالله خدا توان مضاعف بهتون ببخشه برای گذراندن روزتون باشادی همراه با این فسقلا.. ما که تو یکیش میمونیم دیگه شما که .... با اجازتون لینک شدین هزیزم
الهام
پاسخ
مرسی عزیزم
مامان مونس
11 بهمن 92 2:44
سلام الهام جان پسملی عجب ارایشگریه هاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.خ.شجال میشمبه ما هم یه سری بزنید
مامان امیرعلی
2 اسفند 92 22:16
بروزیم خاله جونم