سال نود و چهار - چهار سال و دو ماهگی کیارش و کیانا
بچه عجیب ترین موجود دنیاست
می آید ، مادرت می کند،عاشقت میکند، رنجی ابدی را در وجودت میکارد و تا آخرین لحظه عمر عاشق نگهت میدارد و تمام .بگمانم یک نوع دیوانگی ست
وقتی مادر میشوی ، رنجی ابدی بسراغت می آید ، رنجی نشات گرفته از عشق
مادر که میشوی، می خواهی جهان را برای فرزندت آرام کنی، می خواهی بهترینها را از آن او کنی . وقتی می خزد، چهار دست و پا می رود و می دود ، تو فقط تماشایش میکنی و قلبت برایش تند می تپد.از دردش نغست میگیرد و روحت از بیماریش زخم میشود .
مادر که میشوی کس دیگری میشوی، کسی که وجودش پر از عشق و جنون و دیوانگی ست.
تعطیلات سال نو از هفته آخر اسفند شروع شد و تا اواسط فروردین ادامه داشت .سال نو با عید دیدنی از فامیل شروع شد و همراه با قابق سواری و پیک نیک با عمه ها شروع سال نو رو خاطره انگیز کرد.
اولین عکسای گل پری در سال 94:
اولین عکسای مرد کوچولو در سال 94:
کیارش بهمراه پسر عمو پارسا:
نقاشی از مامان و بابا ب قلم کیانا:
خانوم طلای ما نقاشی خوبی داره و علاقه زیادی ب کشیدن آدمها داره البته به قول خودش آدم پیر نمی کشه. عکس اولی بابا رضا و دومی یه مامان صورتی با موهای بلند
حرفها و کارهای بامزه:
- کیارش به کیانا میگه دلم برات تنگ شده بیا کنارم بشین
- پسر کوچولوی من حسابی مرد شده و هر وقت کمرم درد میکنه کلی با دستای کوچولوش ماساژم میده
- کیانا میگه میخوام خودمو مثل کیارشی لاغر کنم