18ماهگی کیارش و کیانا
هر روز خدای بزرگ رو به خاطر صبر و حوصله ای که بهم داده شکرمی کنم ، هر روزی که می گذره و چیز جدیدی یاد می گیرید و فهم و درکتون نسیت به اطرافتون بیشتر می شه واسه من یه عالمه جذابیت داره.گلدونه های زندگی من ، هجده ماهگیتون مبارک البته وارد شدن به هجده ماهگی برای من کلی استرس داره ، آخه آخر همین ماه باید واکسن بزنید و منم شنیدم که این واکسن از اون واکسناس کیانا خیلی دختر حرف گوش کنی شده و هر کاری که من بخوام رو برام انجام می ده مثلا صبحا خودش بالشش رو از اتاق میاره و دراز می کشه و میگه می می . اگه کنترل تلویزیون و یا هر چیز دیگه ای رو بخوام برام میاره. الهی من فدای گل خوشبوی زندگیم بشم. و اما کیارش ، قند عسل مامان با نمک بود با نمک تر...
نویسنده :
الهام
7:46