26 ماهگی کیارش و کیانا و سال نو 92
بر ما سالی گذشت و بر زمین گردشی و بر روزگار حکایتی امید آنکه آن کهنه رفته باشد به نکویی و این نو همی آید به شادی سال نو 92 بر سر مزار بابا حاجی مهربون تحویل شد ، باورِ نبودش برای همه سخته ولی واقعیت تلخیه و تنها کاری که میشه کرد ، دعا برای آرامش روح بابا بزرگ مهربون و دوست داشتنی . نیست ولی یادش همیشه تو قلبمون زندس.امیدوارم که سال جدید برای همه سادی توام با شادی باشه باز هم مثل همیشه این سفر پر از خاطرات تلخ و شیرین بود، از داماد شدن عمو سردار تا اتفاقاتی که واسه کیانای من افتاد. یه روز صبح که کیانا از پله های تارمه بالا می رفت ناگهان زمین خورد و گوشه دندون جلوییش شکست و کمی لق شد . وای نمی تونید حال منو تصور کنید م...
نویسنده :
الهام
10:47