5 ماهگی کیانا و کیارش و واکسن 4 ماهگی
٢ تیر من و بابا رضا بردیمتون بهداشت و واکسن سه گانه و فلج اطفال رو زدیم و بابایی تا ظهر پیشمون بود و شما هم اصلا بی تابی نکردین . وقتی باباو مامان بزرگ اومدن پیشمون بابا هم رفت سر کار و گریه های کیارش شروع شد. فقط وقتی مامان بزرگ می بردت تو بالکن حالت خوب می شد. .اییییییییییی امان از این واکسن.
تو این عکس کیارش و کیانا لباساشونو با هم عوض کردن و دارن با هم بازی می کنن ، البته تازگیها خیلی خوب غلت می زنن و کم کم آماده می شن واسه سینه خیز رفتن
این روزها حسابی آب دهنتون روون شده و دارید آماده می شید برای دندون درآوردن و کیارش هم حسابی شیطون شده و شصت پاشو می خوره وای که چقدر بانمکه ولی عسل مامان ماشاله پاهاش تپلیه و خیلی تلاش می کنه که پاهاشو بخوره ولی نمی تونه
وای نمی دونید انگشتهای پای کیارشی چقدر خوشمزس کیارشی انگشتات تموم نشه .البته بعضی وقتها هم انگشتهای خواهرش رو می خوره.
این روزا کیانا یه کوچولو بدون کمک می شینه ولی کیارش رو باید یه کوچولو کمکش کرد