کیارشی هر جا که میری خدا نگهدار اونور دنیا که میری خدا نگهدار
کیارشی من از نگاهت مست میشدم ، بوی تنت مستم میکرد اما نمیدونستم بوی بهشت میدی . کیارشی مامانو عاشق خودت کردی ، اما بازم کلی عشق تو وجودم بود که برات خرج نکرده بودم ، هنوز پر از عشقم ولی افسوس
اشک میریزم و اشک میریزم ولی با اشک غم دوری تو سبک نمیشه پسر قشنگم من که روزی هزار بار به خاطر داشتن تو خدا رو شکر کردم چرا اینجوری شد؟چرا خدا صدامو نشنید؟
تو و کیانا که هر روز به خاطر داشتن هم خدا رو شکر میکردید چرا اینجوری شد؟
من که روزی هزار بار میگفتم الهی مامان فدات بشه ، دروغ نگفتم ولی چرا اینجوری شد؟
کیارشی خیلی دوستت دارم و تا دیدار دوبارمون عاشقت میمونم و برای اونروز لحظه شماری میکنم
اما از خدا بپرس چرا هیچ فرصتی بهم ندادی که با پسرم وداع کنم؟
چرا سهم من از اینهمه عشق بوسه سرد کیارشی تو سردخونه بود؟
ناشکر نیستم ، باز هم خدا رو شکر میکنم که پسرم درد نکشید ،شکر که پنج سال و نیم طعم شیرین عشق پسری مثل کیارش چشیدم ، شکر که معنی زندگی رو حس کردم ، شکر که از کیارش به خدا رسیدم