به یاد کیارش
با چی خالی کنم هر شب یه بغضی قد یک کوهو
شبایی که بغل کردم یک قاب عکس بی روحو
کجایی که ببینی من چه دردی میکشم بی تو
تو رفتی خاطرات تو رفیق اشک چشمامن
در و دیوار این خونه غریبی میکنن با من
یه دریا بودی و چشمم حریف بغض دریا نیست
تو اینقدر دور رفتی که ازت یک قطره پیدا نیست
دلم میگیره از تقدیرکه دور از هم رهامون کرد
اگر قسمت جدایی بود واسه چی آشنامون کرد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی