وروجکای پنج سال و یک ماهه و سفرنوروزی به جنوب
سال 94 اخرین نفسهاشو میکشه و روزها شتابان می گذرند . وروجکای مامانی هم بی صبرانه منتطر سفر به زادگاه بابایی هستن . یکی از آخرین روزهای سال تولد برسام جون بود که به بچه ها و مامانا خیلی خوش گذشت و کلی خاطره انگیز شد.
تولد برسام به روایت تصویر
ازچند روز قبل از سفر شمارش معکوس شروع شده بود و فسقلیا کاملا حساب و کتاب روز سفر رو داشتن . امتحان پایان ترم زبان رو دادن و سفرمون زودتر از هر سال شروع شد ولی با کلی تاخیر پرواز ، کیارش و کیانا از ذوق این سفر تو پوست خودشون نمی گنجند.
کیارش و کیانا در گندمزار
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی